رسانه صهیونیستی: تنها رژیمی که در منطقه تغییر میکند، اسرائیل است
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۰۲۳۵۳
به گزارش جماران؛ رسانههای اسرائیلی، وضعیت رژیم صهیونیستی را در برابر طوفانهای بزرگ چند جبههای، متزلزل توصیف کردند.
ایلنا به نقل از المیادین نوشت: روزنامه هاآرتص روز گذشته –یکشنبه- در گزارشی نوشت که اشغالگران اسرائیلی اکنون با طوفان بزرگی برای جنگ در چند جبهه شامل ایران، حزب الله و حماس مواجه هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزنامه نوشت: «دور کنونی خشونت در جبهههای مختلف، تکرار بیشتر استراتژی بلندمدت حماس و حزبالله برگرفته از ایران است که اسرائیل را از طریق فرآیندی از خونریزی تا نابودی خسته میکند».
این روزنامه اسرائیلی مدعی شد: اسرائیل با دشمنانی مواجه است که به دنبال کشاندن آن به یک جنگ چند جبههای در امتداد مرزهایش، در کرانه باختری و قدس و همچنین با فلسطینیهای حاضر در سرزمینهای اشغال شده در سال ۱۹۴۸ هستند.
هاآرتص با تاکید بر اینکه وضعیت اسرائیل در منطقه و جهان نمیتواند بدتر از این باشد، خاطرنشان کرد: «به جای اینکه از هر تلاشی برای تبدیل توافقهای عادیسازی به سکویی برای تغییر خاورمیانه و جایگاه اسرائیل در آن استفاده شود، امارات، بحرین و مراکش و همچنین مصر و اردن در یک موقعیت غیرقابل دفاعی قرار گرفتهاند که مجبور به کاهش روابط شدهاند».
در این گزارش با اشاره به نابودی کامل استراتژی «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای مقابله با برنامه هستهای ایران تاکید شده است که روابط با ایالات متحده بیش از پیش متشنج است، حال آنکه واضح و مبرهن است واشنگتن متحد اجتناب ناپذیر اسرائیل است و بدون آن دچار هویتی مبهم خواهد شد و معلوم نیست که بتواند به حیات خود ادامه دهد یا خیر.
هاآرتص در ادامه نوشت: «ما اکنون با یک طوفان کامل احتمالی روبرو هستیم، طوفانی که آژانسهای اطلاعاتی اسرائیل ماههاست نسبت به وقوع یک جنگ چند جبههای هشدار دادهاند».
این روزنامه مدعی شد: «برای تصور اینکه ایران، حزب الله و حماس باید با چه لذتی به آشوبهای اسرائیل نگاه کنند، نیازی به خیال پردازیهای خلاقانه نیست».
هاآرتص در پایان این پرسش را مطرح کرد: «چرا آنها از ناآرامیهای اسرائیل استفاده نمیکنند؟ هر درگیری قدرت بازدارندگی رژیم را تضعیف میکند و جایگاه بینالمللی آن را از بین میبرد. تنها رژیمی که احتمالا به زودی در منطقه تغییر میکند اسرائیل است، نه تهران».
منبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه رژیم صهیونیستی اسرائیل زلزله ترکیه و سوریه چند جبهه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۰۲۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری